در هر حال اگر بر این باور باشیم که ستونهای تمدن هر جامعه بر نظام آموزش و ساختار آموزش و پرورش آن استوار است، بدون تردید سلامت، جامعیت و کارآمدی نظام آموزش و پرورش آن جامعه نیز در گروی وسعت، گستردگی، تنوع و کیفیت برنامههای جامع آموزش استثنایی و درصد کودکان و دانشآموزانی است که به عنوان استثنایی یا دارای نیاز ویژه مورد تشخیص و شناسایی واقع شده و خدمات آموزشی موثری در مدارس عادی یا کلاسهای خاص به ایشان ارائه میشود.
محققان تعلیم و تربیت و کارشناسان بصیر نظامهای آموزشی، عمدتا بر این باورند که پیشرفتهای حاصل در آموزش و پرورش عادی در زمینههایی همچون شناخت ویژگیهای شناختی و رفتاری دانشآموزان، مسلح شدن به روشهای موثر کنترل رفتار و آموزش و پرورش، بهرهگیری از آزمونهای معتبر هوشی و روانی و انجام مطالعات بالینی و تجربی، مرهون انجام تحقیقات درباره کودکان استثنایی و یافتههای حاصل از روانشناسی و آموزش و پرورش استثنایی است. بدون تردید پیشرفتهای حاصل در قلمروی روانشناسی و آموزش استثنایی در ابعاد مختلف، سببشناسی و پیشگیری از معلولیتها، شناخت ویژگیها در مراحل مختلف رشد، روشهای آموزشی و توانبخشی و مشاوره و راهنمایی در سایه همراهی و همکاری متخصصان و پژوهشگران رشتههای تخصصی دیگر همچون روانشناسی رشد، روانشناسی بالینی، روانشناسی مرضی، روانشناسی تربیتی، جامعهشناسی و آسیبشناسی اجتماعی، بهداشت عمومی، ژنتیک و آزمایشهای ژنتیکی، پزشکی، روانپزشکی، طب اطفال، مغز و اعصاب، گوش پزشکی، چشم پزشکی، ارتوپدی، تربیت بدنی، فیزیوتراپی، کار درمانگری، گفتار درمانگری، هنر و فناوری آموزشی و مشاوره و راهنمایی مقدور و میسور بوده است. به همین سبب است که محققان روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی میتوانند طرحهای تحقیقاتی خود را با توجه به زمینههای مورد اشاره طراحی، تدوین و اجرا کنند. از سوی دیگر فارغالتحصیلان و پژوهشگران این رشته نیز میتوانند با پژوهشهای بنیادی و کاربردی خود به غنای رشتههای مرتبط بیفزایند.
در جامعه ما، تاریخچه برنامه آموزش و پرورش استثنایی به دهه اول قرن چهاردهم شمسی مربوط میشود. در این دوران، اولین مدرسه ناشنوایان در تهران توسط مرحوم جبار باغچهبان و نخستین مدرسه ویژه نابینایان در تبریز به وسیله یک کشیش آلمانی به نام کریستفل تاسیس و به دنبال آن در چند شهر دیگر مدارس مشابهی از سوی افراد خیر و آگاه بنیاد نهاده شد. در این مورد میتوان از تاسیس مدرسه شبانهروزی نابینایان در تهران در سال 1328 و چندین مدرسه استثنایی دیگر همچون ابابصیر، خزائلی و غیره نام برد. در سال 1347 دفتری به نام دفتر آموزش کودکان و دانشآموزان استثنایی در وزارت آموزش و پرورش ایجادشد. درواقع مسوولیت این دفتر، شناخت و جایگزینی مطلوب و آموزش و پرورش کلیه کودکانی است که به علت تفاوتهای قابل ملاحظه ذهنی، جسمی و عاطفی قادر به استفاده ازبرنامههای عادی آموزش و پرورش نیستند. در پی آغاز فعالیت این دفتر، مراکز و مدارس متعددی در نقاط مختلف کشور برای تعلیم و تربیت کودکان استثنایی شروع به کار کردند. مطابق گزارشهای رسمی وزارت آموزش و پرورش، 10 سال پس از تاسیس این دفتر، یعنی در سال 1357 حدود 8000 دانشآموز استثنایی تحت پوشش دفتر مزبور مشغول تحصیل بودند. با توجه به پیشرفتهای روزافزون فناوری آموزشی، بالا رفتن آگاهی اغلب اولیای کودکان استثنایی و ایجاد نگرش مثبت در آنان برای تعلیم و تربیت فرزندان خود، تاثیر قابل توجه مدارس استثنایی در تعلیم و تربیت کودکان استثنایی، بویژه ورود تنی چند از دانشآموزان نابینا و ناشنوا به موسسات آموزش عالی، همچنین تلاش روزافزون و متعهدانه دلسوزان کودکان استثنایی در پرتوی انقلاب اسلامی و با تصویب مجلس شورای اسلامی، سازمان آموزش و پرورش استثنایی با هدفهای جامع و فراگیر در سال 1370 تاسیس شد و کار خود را آغاز کرد. با تاسیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی، تحول چشمگیری در شناسایی هرچه سریعتر و آموزش و توانبخشی کودکان و نوجوانان استثنایی در سطح کشور به وجود آمد و امید میرود این سازمان بتواند دستکم مطابق وظایف و مسوولیتهایی که مجلس محترم برای آنان پیشبینی کرده است، توفیقات چشمگیری داشته باشد.
تعریف کودکان استثنائی:کودکان استثنائی کودکانی هستند که برای شکوفا شدن استعداد های بالقوه ای که از آن بر خوردراند به اموزش و پرورش و خدمات ویژه نیازدارند.
کودکان ویژه یازده گروه هستندو عبارتند از:
۱- کودکان مبتلا به بیماری قند ۲-کودکان مبتلا به اختلالات حرکتی۳-کودکان صرعی۴-کودکان مبتلابه اختلالات گفتاری۵-کودکان ضعیف وحساسی که خیلی زود بیمار میشوندواحتیاج به مواظبت زیاد دارند،مانند بیماران مبتلابه ناراحتی قلب یابیماریهای ضعیف کننده۶-کودکان ناسازگار۷-کودکان عقب مانده ذهنی۸-کودکان نابینا۹-کودکان مبتلا به ضعف بینائی۱۰-کودکان ناشنوا۱۱-کودکان کم شنوا.
یازده گروه فوق راتحت عنوان کودکان معلول نیز مطالعه می کنند.لغت "هندی کپ"به معنی "مانع"است٬مانعی که در مسابقات ایجاد می کنند تا جلو برد را بگیرد.کودکان معلول به دلیل داشتن موانع و اختلالات ذهنی٬حرکتی٬حسی٬عاطفی و ...از مسابقه زندگی عقب می مانندو نمیتوانند مانند دیگران رقابت کنند٬چون به هر حال زندگی یک مسابقه است .در سنین بلوغ به جای لغت هندی کپ ازلغت" دیس ای بل"که همان معنی ناتوان را میدهد استفاده می کنند.
باید اذعان کرد که طبقه بندی کودکان استثنائی امری بس دشوار است زیرا:
۱-تنوع وشیوع اختلالات رفتاری کودکان با شماره ی آنها برابراست.
۲-یک عامل بیماری زا علائم متفاوتی ممکن است در کودکان مختلف ایجاد کند.
۳-علائم غقب ماندگی یا ناسازگاری ممکن است در افراد مختلف به واسطه ی علل متفاوت به وجود آید.
۴-اختلالات رفتاری و ناسازگاری ممکن است حاد وزودگذر یا مزمن وطولانی بوده و در حال ممکن است شدید یا خفیف باشد.
با توجه به مشکلات فوق کلی ترین طبقه بندی ٬ که اکثریت متخصصان قبول دارند عبارت است از تقسیم این افراد به سه دسته بزرگ زیر:
(*)کودکان و نوجوانانی که به علت اختلاف هوشبهر و فعالیتهای ذهنی از کودکان عادی متمایزند .در این دسته کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی و افراد تیزهوش قرار دارند.
(*)کودکان ونوجوانانی که به علت اختلالات و ضایعات مغزی یا اختلالات عملی مبتلا به اختلالات رفتاری هستند . در این دسته کودکان و نوجوانان ناسازگار یا دشوار قرار دارند.
(*)کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات و نقایص حسی و حرکتی واختلالات عملی رشد.در این دسته نابینایان٬ ناشنوایان و همچنین مبتلایان به اختلالات گفتاری ٬ اختلالات کنترل اسفنکترها و ناتوانی های حرکتی قرار دارند.
باید متذکر شویم که این تقسیم بندی بیشتر جنبه نظری داشته وجنبه عملی ندارد . زیرا اغلب با بیمارانی مواجه می شویم که علائم دو یا سه دسته فوق را توامآ دارند و چون طبقه بندی خاصی برای آنان در نظر گرفته نشده است ٬ لذا بعضی آنها را تحت عنوان مبتلایان به نارساییهای چند نوعی و متعدد مطالعه می کنند
آموزشگاه کودکان استثنایی سراوان در سال 1364 با 4 نفر دانش آموز در گروههای مختلف فعالیت اموزشی وپرورشی خودرا شروع کرده ودر حال حاضر حدود 350 نفر دانش آموز را در گروههای مختلف تحت پوشش از مقطع ابتدایی تا متوسطه دارد
آموزشگاه استثنائی پیام نور اولین مدرسه استثنائی شهرستان سراوان می باشد که در حال حاضر در چهار مقطع کودکستان , آمادگی , ابتدایی , وپیش مهارت ها ومهارت در هفت گروه ناشنوا ونیمه شنوا , جسمی وحرکتی, کم توان ذهنی , نابینا ونیمه بینا , و نظارت بر دانش آموزان تلفیقی را بعهده دارد
مدیر آموزشگاه دارای مدرک کارشناسی در رشته مدیریت وکاردانی کودکان استثنائی و دارای دو معاون دررشته های کار دانی استثنایی وکارشناسی پرورشی و مشاوره می باشد
کودکان استثنائی پس از انجام مراحل سنجش بدوورد به دبستان در مقطع ابتدایی ثبت نام می شوند
کودکان ناشنوا ونابینا از سنین 4 سال جذب آموزشگاه می گردند
فضای آموزشگاه متناسب برای آموزش وپرورش دانش اموزان استثنائی احداث گردیده و دارای دوکلاس هوشمند ابتدایی و سه کلاس نیمه هوشمند آمادگی می باشد
اکثر معلمین متخصص بوده ودارای 2 مربی ورزش ویک نفر گفتار درمان وتجهیزات گفتار درمانی می باشد کارهای مربوط به تست هوش و سرپرست آموزشی و مشاور توسط معاون اموزشی و امورات مربوط به اداری وپرورشی توسط معاون اجرایی ومشارکت سایر همکاران انجام می گیرد
نکته قابل توجه این بود که بجز دانش آموزان والدین کودکان ناشنوا ونابینا نیز توسط معلمین آموزش داده می شدند
آموزشگاه دارای 15 کلاس درس , دفتر , واتاق گفتار درمانی ودر محوطه آن تجهیزات ورزشی وکارگاه مهارت آموزی به چشم می خورد
وسایل کمک آموزشی معلمین در کنار تکنو لوژی روز از وسایل دست ساز نیز استفاده می کردند
دانش اموزان ناشنوا در ابتدا در کودکستان و سپس در آمادگی 1 و2 وتا پایه ششم در آموزشگاه استثنائی بوده وسپس جهت ادامه تحصیل به مدارس عادی معرفی می گردند وهفته ای چهار ساعت معلم رابط از آموزشگاه جهت حل وبررسی مشکلات معلمین عادی با دانش اموز اعزام می گردد
کتابهای درسی ناشنوایان همان کتاب دانش آموزان عادی بوده ود ر اموزش از لب خوانی استفاده می گردد واستفاده اززبان اشاره در مدارس استثنایی ممنوع مگر در شرایط خاص
دانش اموزان ناشنوا در ریاضیات , هنر وفعالیت های عملی وورزشی حتی از دانش آموزان عادی زرنگ تر می باشند
اموزش دانش اموزان نابینا همانند دانش اموزان ناشنوا می باشد بعد از پایان ابتدایی وارد مدارس عادی می گردند واز طرف مدیریت اموزش وپرورش استثنایی مورد حمایت قرار می گیرند
کتاب همانند کتابهای دانش اموزان عادی بوده فقط با خط بریل نوشته شده اند واز سی دی ودستگاه ضبط صدا نیز در مدارس عادی استفاده می کنند به جای خودکار از قلم مخصوص ولوح استفاده نموده ودر امتحانات وتصحیح معلم رابط حضور پیدا می کند
اموزش داتش اموزان جسمی وحرکتی نیز همانند دلنش آموزان عادی بوده وفقط وسایل توانبخشی در اختیار انان از قبیل ویلچلر واکر و میز معلولین در اختیار آنان در مدارس عادی قرار می گیرد
دانش آموزان کم توان از آمادگی ثبت نام وپس گذراندن دوره امادگی وابتدایی وارد پیش مهارتها و سپس مهارتها می گردند کتاب دانش اموزان متناسب با بهره هوشی انان طرا حی شده است ودر پایان تحصیلات متوسطه گواهینامه از طرف فنی وحرفه ای صادر می گردد وهرکدام از دانش آموزان متناسب با توانایی حرفه می آموزند
معلم در کلاس به صورت انفرادی اموزش می دهد آمادگی دو سال ودانش آموز می تواند در یکسال هم تمام کند ضمن اینکه اول هم سه سال تحت عنوان لول یک دو وسه می باشد که بعضی از دانش آموزان در یک سال بعضی دو وبعضی سه سال تمام میکنند
نرم کلاسها در کم توان 11 نفرکلاسهای چند پایه هم وجوداشت